عشقم الهی من فداتشم امشب کلی منو ترسوندی فداتشم یه کم تب کردی و حالت خوب نبود عسلکم نمیدونی چقدر ترسیدم ولی خدارو شکر بهت شربت دادم و لباساتو عوض کردم حالت خوب شد خدا از روی سلامتی من برداره و روی سلامتی تو بذاره تا من حتی کوچکترین ناراحتی تو رو نبیینم که به قرآن دیونه میشم ایشاللا که دیگه تب نمیکنی کلی آیت الکرسی خوندم و صلوات فرستادم و دعا کردمو فوت کردم روت ت اینکه ایشاللا دیگه تب نکنی تازه الان لالا کردی منم تا صبح بیدارمو کنارتم تا خدای نکرده تب نکنی آخه تو تموم هستی منی
مهدی مامانی به خدا کلی ترسوندییم دستام یخ کرده بودن تازه تازه دارن درست میشن نمیدونی که با چه عجله ای داشتم کاراتو میکردم تا تبت باد پایین ایشاله دیگه نه الان و نه هیچ وقت دیگه تبت اصلا اصلا بلا نره هرچی درد و بلا داری مال منو جون من باشه و تو تنت سالم باشه آمین.
خوب بخوابی عزیزم و خوابای رنگین کمونی ببینی فداتشم بوووووووووووووووووس.