مهدی

مهدی جان تا این لحظه 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن دارد

الهی مامانی فداتشه پسرکم

عشقم الهی من فداتشم امشب کلی منو ترسوندی فداتشم یه کم تب کردی و حالت خوب نبود عسلکم نمیدونی چقدر ترسیدم ولی خدارو شکر بهت شربت دادم و لباساتو عوض کردم حالت خوب شد خدا از روی سلامتی من برداره و روی سلامتی تو بذاره تا من حتی کوچکترین ناراحتی تو رو نبیینم که به قرآن دیونه میشم ایشاللا که دیگه تب نمیکنی کلی آیت الکرسی خوندم و صلوات فرستادم و دعا کردمو فوت کردم روت ت اینکه ایشاللا دیگه تب نکنی تازه الان لالا کردی منم تا صبح بیدارمو کنارتم تا خدای نکرده تب نکنی آخه تو تموم هستی منی 

مهدی مامانی به خدا کلی ترسوندییم دستام یخ کرده بودن تازه تازه دارن درست میشن نمیدونی که با چه عجله ای داشتم کاراتو میکردم تا تبت باد پایین ایشاله دیگه نه الان و نه هیچ وقت دیگه تبت اصلا اصلا بلا نره هرچی درد و بلا داری مال منو جون من باشه و تو تنت سالم باشه آمین.

خوب بخوابی عزیزم و خوابای رنگین کمونی ببینی فداتشم بوووووووووووووووووس.


تاریخ : 28 اردیبهشت 1392 - 09:32 | توسط : مامان مهدی | بازدید : 811 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

  • پدر بزرگ فنجوسک
    شنبه 28 اردیبهشت 1392 - 19:12
    اگه قرار باشه بچه تب نکنه سرما نخوره دلش درد نگیره خیلی مامانش خوشش میشه فکر کردی بیخودی بهشت رو زیر پایت گذاشتند خودت را بیشتر آماده کن کاری نداره سختش نکن ما هم این دوران رو پشت سر گذاشتیم حالا اول راحتیده هر چی بزرگتر بشن مشکلاتشون بیشتر میشه خودت رو آماده کن و مثل یه شیر پشت سر پسرت باش و نترس دلت رو قوی کن

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام