مامانی بمیرم الهی مهدی جونم من طاقت دیدن 1قطره اشک تو رو ندارم وقتی تو گریه میکنی من دیونه میشم و میمیرم
مهدی جونم باز نمیتونستی راحت بری دستشویی و کلی گریه کردی منم داشتم با دیدن اشکهاتو ششنیدن صدای گریه ات دیونه میشدم مامان فداتشه آخه چرا نمیتونی بری دستشویی؟آخه منکه هر چی که دکتر میگه و هرکاری که میدونم میکنم تا تو راحت باشی آخه چرا؟
مامانی همچین گریه میکردی که صورتت و لبای عسلت سیاه شده بود خیلی منو خانم جونو ترسوندی درد و بلات به جونم آخه دیگه چیکار کنم و چی بدم تا بتونی راحت باشی هااااااان ؟مامانی من نمیتونم عذاب تو رو ببینم فداتشم عشقم.