مهدی و مامانی رو صندلی پارک
مهدی و علی اصغر
مهدی و مامانی
خنده هایی شیرن عشقم
روز خوب عشقم
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای که عاشقتم عشق چوچولو اما بزرگ مامانی دیشب بابای از سر کار که اومده بود بااینکه خیلی خسته بود ولی گفت آماده شین بریم بیرون .تو هم خیلی دلت میخواد تا زود زود بریم بیرون راستش حوصله هردومونم سر رفته بود مامانی عاشق این کارته که وقتی آماده میشم تو میبینی که من لباس بیرون پوشیدم همه چی رو ول میکنی و بر میگردی طرف مامانی و دستای چوچولوتو باز میکنی و نق میزنی و هی میگی ماماماماما(ماما)تا بغلم نگیرمت زود شروع میکنی گریه واسه همین همیشه تو رو هم میشونم کنارم و آماده میشم چون اونموقه خیالت راحته که جای نرفتم وای که خیلی دوستدارم.
خلاصه عمرم آماده شدیمو رفتیم پارک همین که از ماشین پیاده شدیم شروع کردی از ته دلت خندیدن و تو بغلم نی نای کردن انگاری بااین کارات دنیا رو به منو بابای دادی
نفسم وقتی رفتیم کنار تاب و سرسره انقد ذوق کردی وقتی بچه هارو دیدی به اونا نگاه میکردی و به زمین نگاه میکردی دلت میخواست توهم بذارم زمین تا بری پیش اون پاهاتو همچین صاف دراز کردی که میخوام برم پایین وای خدارو شکر که هر روز بزرگتر میشی و خوبتر و پیشرفت میکنی مامانی تو پارک آهنگ بود انقد خندیدی و بازی کردی که ما هم به خوشی تو خوش میشدیم فداتشم از پارک انقد خوشت اومده بود که هی میگفتی بابابابا(بابا) مثل اینکه داشتی تشکر میکردی از بابایی ازت پرسیم مهدی از پارک خوشت اومده مامانی زود به زود باییم پارک سرتو آوردی پایین و چشاتو بازو بسته کردی و تایید کردی که آره بابای رفت غذا خرید واسمون انقد خوشت اومده بود که هی میخندیدی موقه برگشتن انقد خوش گذشته بود که تو ماشینم باآهنگ میرقصیدی وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای من میمیرم واسه خوشیت قرار شده از امروز هر روز شبها بریم پارک و تو خوش بگذرونی مامانی زود زود خوبه خوب شو تا تو پارک شلوغی کنو بدو بدو کن ایشاللا هزارتا بوس از مامانی و بابایی واسه مهدی گلی بوووووووووووووووووووووووووووووووووووس.
خوب بخوابی نفسم
تپش قلبم امروز بد چند روز و کلی بی خوابی لالا کردی خوب بخوابی نفسم خوابای فرشته هارو ببینی هزارتا بوس از مامانی بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووس.